خوش آمدید

امیدوارم از مطالب وبلاگ استفاده نمائید.

۱۳۹۰ فروردین ۲۳, سه‌شنبه

اعتقاد به خدا و عوامل بي اعتقادي. فلسفه وجودي انسان فقط براي رسيدن به خداست؛ براي رسيدن به خدا بايد آرامش داشته باشيم!!!....

عواملي كه باعث بي اعتقادي انسانها ميشود .
مثال: کسی میخواهد مسيري را طي كند تا در مقصد كاري را انجام دهد. حالا هوا گرم و مسيرهم نسبتا طولاني، ولي يك  دوچرخه خوب با تجهيزات كامل دارد، و حالا فقط  كمي همت مي خواهد تا در اين گرما بسوي مقصد حركت كند، مي گويد خدا يا كمكم كن بتوانم اين مسير را بروم، چون تجهيزاتم كامل بوده و با انرژي كه از خدا گرفتم بدون اينكه خسته بشود به مقصد مي رسد و انجا مي گويد خدايا شكرت رسيدم واز خدا هم تشكر ميكند، خب تا اينجا عالي بود. چون قرار نبود معجزه اي اتفاق بيفته و دليلي هم ندارد. چون خداوند عقل و هوش را داده تا خود معجزه كنيم. و از امكانات برای زندگی خود فراهم و به نحو احسن استفاده كنيم.
ولي حالا اين مسير را مي خواهد با همان شرايط  ادامه بدهد، دوچرخه وضعيت خوبي ندارد و هرآن امكان دارد خراب يا پنچر بشود و مشكل دنده زنجير هم دارد كه با ركاب اول زنجيرش بيرون ميزند. به هرحال همت ميكند مي گويد خدا یا كمكم كن تا اين مسير را بروم، حركت ميكند ولي با اولين ركاب زنجير دوچرخه بيرون مي زند و چندين بار جا ميزند و دستها روغني (سياه) مي شود، و هوا گرم و عرق از سر و كولش ميريزد و شوري عرق هم چشمانش را ميسوزاند با دستهاي سياه و روغني مي خواهد عرقش را پاك كند تا چشمش بيشتر از اين نسوزد ( با روغن سیاه شده حاجي فيروز چون دستهاي سياه روغني را به سر و صورتش ماليده) و حالا راهي نرفته دوچرخه پنچر ميشود و ظهر شده و ساعتها گذشته راه يك ساعته شده چهار ساعت و از نظر روحي هم فوق العاده بهم ريخته و عصبانيت به اوج خودش رسيده، نه راه برگشت دارد و نه توان حركت، گرسنه و تشنه که آیا جواب زن وبچه را چکار کند!!....  آيا ان موقع چه اتفاقي مي افتد آيا نمي گويم خدايا تو هم خدا نيستي ؟ چرا كمكم  نكردي؟ من به مقصد برسم و خدايا كفر نمي گويم بلكه نفرين مي فرستم به آنهائي كه امكانات خدادادي اين كره خاكي را فقط  براي خوشان مي خواهند و مردم  را به وسيله نداري به كفر واميدارند. جالب اينجاست آنهائي كه حرص و طمعشان زياد هست زودتر هم مي ميرند، لاعقل يه چندسالي هم بيشتر از آدمهاي سالم زندگي نمي كنند. تجربه نشان داده هم زودتر وهم با وضع بدي مي ميرند.

فلسفه وجودي انسان فقط براي رسيدن به خداست؛
پس براي رسيدن به خدا بايد آرامش داشته باشيم.
                                                               
انسان ها اصولا سعي و تلاش مي كنند يك زندگي راحتي براي خود وديگران داشته باشند و اگر در پي تلاش خود به رفاه برسند قطعا در كنار زندگي راحت به پروردگار و آفريده هاش فكر خواهند كرد. ولي اگر آرامش نباشد و گرفتار چه كنم چه كنم باشند  همه وقتشان درگير پيدا كردن لقمه ناني براي سير كردن شكمشان خواهد بود انموقع است كه ديگر كسي نمي تواند به فكر پروردگارش باشد. و آن موقع است كه جرم و جنايت به بيشترين حد خواهد رسيد كه آن هم نيز دليل بر بي عدالتي در جوامع است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر