خوش آمدید

امیدوارم از مطالب وبلاگ استفاده نمائید.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۰, جمعه

روزی روزگاری ، یک مورچه برای جمع کردن دانه های جو از از راهی عبور می کرد

اصل داستان
روزی روزگاری ، یک مورچه برای جمع کردن دانه های جو از از راهی عبور می کرد که نزدیک کندوی عسل رسید. از بوی عسل دهانش آب افتاد ولی کندو بر بالای سنگ بزرگی قرار داشت. مورچه هر چه سعی کرد از دیواره سنگی بالا رود و به کندو برسد نشد که نشد. دست و پایش لیز می خورد و می افتاد.
هوس عسل او را به صدا درآورد و فریاد زد: «ای مردم ، من عسل می خواهم، اگر یک جوانمرد پیدا شود و مرا به کندوی عسل برساند یک دانه جو به او پاداش می دهم.» یک مورچه بالدار در هوا پرواز می کرد. صدای مورچه را شنید و به او گفت:«نبادا بروی ... کندو خیلی خطر دارد!» مورچه گفت:«نگران نباش، من می دانم که چه باید کرد.» مورچه بالدار گفت:«اگر به کندو بروی ممکن است زنبورها نیشت بزنند» مورچه گفت:«من از زنبور نمی ترسم، من عسل می خواهم.» بالدار گفت:«عسل چسبناک است، دست و پایت گیر می کند.»
مورچه گفت:«اگر دست و پا گیر می کرد هیچ کس عسل نمی خورد.» بالدار گفت:«خودت می دانی، ولی بیا و از من بشنو و از این هوس دست بردار، من بالدارم، سالدارم و تجربه دارم، به کندو رفتن برایت گران تمام می شود و ممکن است خودت را به دردسر بیندازی.» مورچه گفت:«اگر می توانی مزدت را بگیر و مرا برسان، اگر هم نمی توانی جوش زیادی نزن. من بزرگتر لازم ندارم و از کسی که نصیحت می کند خوشم نمی آید.» بالدار گفت:«ممکن است کسی پیدا شود و ترا برساند ولی من صلاح نمی دانم و
در کاری که عاقبتش خوب نیست کمک نمی کنم.» مورچه گفت:«پس بیهوده خودت را خسته نکن. من امروز به هر قیمتی شده به
کندو خواهم رفت.» بالدار رفت و مورچه دوباره داد کشید:«یک جوانمرد می خواهم که مرا به کندو برساند و یک جو پاداش بگیرد.» مگسی سر رسید و گفت:«بیچاره مورچه، عسل می خواهی ؟ حق داری، من تو را به آرزویت می رسانم.» مورچه گفت:«آفرین، خدا عمرت بدهد. به تو می گویند «جانور خیرخواه!» مگس مورچه را از زمین بلند کرد و او را به بالای سنگ نزدیک کندو رساند و رفت. مورچه خیلی خوشحال شد و گفت:«به به، چه سعادتی، چه کندویی، چه بویی، چه عسلی، چه مزه یی، خوشبختی از این بالاتر نمی شود، چقدر مورچه ها بدبختند که جو و گندم جمع می کنند و هیچ وقت به کندوی عسل نمی آیند.» مورچه قدری از اینجا و آنجا عسل را چشید و جلو رفت. تا اینکه دید ای دل غافل میان حوضچه عسل رسیده و دست و پایش به عسل چسبیده و دیگر نمی تواند از جایش حرکت کند. هرچه برای نجات خود کوشش کرد نتیجه ای نداشت. آن وقت فریاد زد:«عجب گیری افتادم، بدبختی از این بدتر نمی شود، ای مردم، مرا نجات بدهید. اگر یک جوانمرد پیدا شود و مرا از این کندو بیرون ببرد دو عدد جو به او پاداش می دهم.» مورچه بالدار که در راه بازگشت به خانه بود، ناگهان صدای مورچه را شنید و با عجله خودش را به کندوی بالای سنگ رساند و دید مورچه میان کندوی عسل گرفتار شده است. دلش به حال او سوخت و او را نجات داد و گفت: «نمی خواهم تو را سرزنش کنم اما هوسهای زیادی مایه گرفتاری است. این بار بختت بلند بود که من سر رسیدم ولی بعد از این مواظب باش پیش از گرفتاری نصیحت گوش کنی و از مگس کمک نگیری. مگس همدرد مورچه نیست و نمی تواند دوست خیرخواه او باشد

ای کاش متوجه نصیحت دوستان باشیم و فریب نا اهلان را نخوریم



۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

بیائید همه باهم برویم. تا از کنارهم بودن لذت ببریم. چقدر به رفيقت كمك مي كني؟ حكايت پندآميزديگري براي خودم و شما دارم.

حكايت پندآميزديگري براي خودم و شما دارم.
چقدر به رفيقت كمك مي كني؟
چند سال پيش در جريان بازي هاي پارالمپيك ( المپيك معلولين ) در شهر سياتل آمريكا 9 نفر از شركت كنندگان دو100متر پشت خط آغاز مسابقه قرار گرفتند.
همه اين 9 نفر افرادي بودند كه ما آنها را عقب مانده ذهني و جسمي مي خوانيم. آنها با شنيدن صداي تپانچه حركت كردند. بديهي است كه آنها هرگز قادر به دويدن با سرعت نبودند و حتي نمي توانستند به سرعت قدم بردارند بلكه هر يك به نوبه خود با تلاش فراوان مي كوشيد تا مسير مسابقه را طي كرده و برنده مدال پارالمپيك شود.
ناگهان در بين راه مچ پاي يكي از شركت كنندگان پيچ خورد . اين دختر يكي دو تا غلت روي زمين خورد و به گريه افتاد.
هشت نفر ديگر صداي گريه او را شنيدند ، آنها ايستادند، سپس همه به عقب بازگشتند و به طرف او رفتند.
يكي از آنها كه مبتلا به سندروم داون(عقب ماندگي شديد جسمي و رواني) بود، خم شد و دختر گريان را بوسيد و گفت : اين دردت رو تسكين ميده .
سپس هر 9 نفر بازو در بازوي هم انداختند و خود را قدم زنان به خط پايان رساندند.
در واقع همه آنها اول شدند. تمام جمعيت ورزشگاه به پا خواستند و 10 دقيقه براي آنها كف زدند.


آیا فکر می کنید اگر فقط به فکر خودمان باشیم و دیگران را در مشکلات ببینیم از زندگی لذت خواهیم برد؟

۱۳۸۹ فروردین ۱۵, یکشنبه

در سال جدید وزنتان را کم کنید!

با شروع سال جدید، وزنتان را کم کنید، اگر تا به حال با انواع رژیم های مختلف نتوانستید لاغر شوید، به این 6 نکته معجزه آسا توجّه کنید:

1- کاهش وزن با خوردن آب

شاید این جمله را بارها شنیده باشید، "نوشیدن آب برای بدن لازم است و باعث کاهش وزن می شود"، امّا براستی چقدر آن را رعایت کردید، اگر در طول روز آب لازم را به بدن خود نرسانید، بدن خود به خود، دستور ذخیره ی آب (که گاهی همراه با نمک است) را در بدن صادر می کند که به نوعی برابر است با همان چاقی!

با خوردن آب، نه تنها سموم بدن را دفع می کنید بلکه به بدن خود می فهمانید که ذخیره ی آب اضافی در نسوج و سلولهای چربی را متوقف کند. نوشیدن حدّاقل روزانه 8 لیوان آب الزامیست. اگر بتوانید ترجیحا" از آب جوشیده به همراه چند قطره لیمو مصرف کنید، درصد گردش آب را در بدن بیشتر می کنید. (از همین حالا تصمیم بگیرید، چرا که آب بهترین و ارزانترین مادّه کاهش دهنده وزن است)

2- سوپ را در برنامه غذایی خود بگنجانید

یکی از موثرترین راههای لاغری، خوردن سوپ در وعده های غذاییست، ربطی به میزان کالری برنامه ی رژیمی ندارد، خیلی ها همان میزان کالری سوپ را در طی روز با مصرف غذاهای دیگر تأمین می کنند، امّا مهم خاصیّت خود سوپ است که به کاهش وزن و دفع چربی کمک می کند. بهتر است سوپ را در منزل با نمک کم و مواد مغذی آماده کنید و حتّی المقدور از سوپ های آماده بسته بندی شده خودداری کنید (نمک و مواد شیمیایی آنها برای بدن مضرّ است)

3- زمان صرف وعده غذایی

مراحل و سرعت هضم در بدن برای وعده های مختلف، صبحانه، نهار و شام متفاوت است، به این صورت که اگر صبحانه ای کامل بخورید، مغز به سیستم بدن دستور می دهد تا چربیها را سوزانده و تبدیل به انرژی لازم برای فعالیّت روزانه کند، در مقابل پس از صرف شام، سرعت متابولیسم بدن کاهش و چربیها ذخیره می شوند، بنابراین حتماً سعی کنید قبل از ساعت 7 بعد از ظهر شام بخورید.

4- مقدار یک وعده غذایی را کوچکتر ولی به دفعات بخورید

مقدار حجم کالری مصرفی روزانه خود را در 5 وعده تقسیم کنید. با این روش بدن شما هیچ وقت آنقدر گرسنه نیست که یکدفعه حجم زیادی غذا بخواهد یا پست سرهم میان وعده بخورید. به عنوان میان وعده از آجیل های خام و کم چربی مصرف کنید، مثل، بادام، تخمه کدو، آلو خشک، سیب و ...این مواد به دلیل فیبر موجود و دیرهضمی آن سبب می شوند بیشتر سیر بمانید و طرف تنقّلات مضرّی مثل چیپس، پفک و ... که حاوی کالری بالایی هستند، نروید.

5- در برنامه رژیم خود، تعادل را رعایت کنید.

متأسفانه امروزه، بیشتر رژیم ها یا از کالری خیلی کمی برخوردارند یا عاری از مواد مغذّی برای بدن هستند که این خود موجب عواقبی چون اختلال در متابولیسم بدن و سوزاندن چربی می شود. در نهایت به همین دلیل، وزن آنقدر که انتظار داریم کم نمی شود و موجب افسردگی و عدم اعتماد به نفس ما برای ادامه ی آن می شود.

یک رژیم غذایی باید حاوی، مقدار پروتئین لازم، کربوهیدراتها، غلّات، بنشن، سبزیجات و میوه ها باشد. به جای برنج و ماکارانی می توانید از برنج سبوس دار، گندم و جو سبوس مصرف کرد.

از سبزیجات سبز رنگ که دارای کلروفیل بیشتری هستند مصرف کنید، مثل، بروکلی، اسفناج، کلم، کاهو و مارچوبه. مصرف آبنبات، شکلات، شکر و قند را در رژیم خود به حدّاقل برسانید. قند اضافه همیشه در بدن به چربی تبدیل می شود. به جای سرخ کردنی و غذاهای چرب، مصرف لبنیات را افزایش دهید، چرا که به دلیل چربیهای اشباع شده موجود برای بدن مفید می باشند.

6- پیاده روی کنید

پیاده روی همواره موثرترین راه لاغری و کاهش وزن است. فعالیّت جسمی ناشی از پیاده روی با سرعتی نرمال، سبب تنظیم و افزایش متابلولیسم بدن و در نتیجه سوزاندن چربی اضافه می شود. به جای آسانسور از پلّه استفاده کنید. سعی کنید حدّاقل روزی 30دقیقه(ترجیحاً صبح زود) پیاده روی کنید.

این پیاده روی را در محیطی خارج از خانه یا محلّ کار خود انجام دهید. مثل پارک یا باشگاه ورزشی.

با رعایت نکات فوق، کاهش وزن، سلامتی و عمری دراز را تجربه کنید.