ایکاش بجای کار کردن روی زور و بازو کمی هم رو فکروعقلمان کارکنیم.( ماموران دریافتند سرنشینان یک خودروی سواری پراید تیره رنگ در خیابان ۴۵ متری گلشهر با انجام یک حرکت نامتعارف سبب برخورد خودرویشان با خودروی «داداشی » می‌شود.)

-بنا بر اظهارات شاهد ماجرا که به همراه «روح الله داداشی» در خودرو حضور داشت، ماموران دریافتند سرنشینان یک خودروی سواری پراید تیره رنگ در خیابان ۴۵ متری گلشهر با انجام یک حرکت نامتعارف سبب برخورد خودرویشان با خودروی «داداشی » می‌شود. همچنین ماموران در تحقیقات اولیه از تنها شاهد ماجرا دریافتند که مرگ و درگیری «داداشی» تنها یک اتفاق بوده و در اثر این برخورد و درگیری که در محل رخ می‌دهد، «داداشی» مورد اصابت ضربه چاقوی سرنشینان پراید قرار می‌گیرند. 

ایکاش مرحوم داداشی بجای اینکه با این جوانان بی تجربه برخورد کند بلافاصله شماره  خودرو را بر میداشت و به پلیس گذارش میداد نه خودش را نابود میکرد و نه چند جوان دیگر را در گیر میکرد.


این را هم بدانیم که زور و هیکل در مقابل ابزار ساخته فکر ضعیف است. 

همدردی خودم را با این خانواده اعلام میدارم. 

اسید پاشی و نابودی دونفر (براساس رای دادگاه، مجید موحدی که شش سال پیش به صورت آمنه بهرامی اسید پاشیده بود، قرار بود امروز پس از بیهوشی با چکاندن اسید در چشمانش نابینا شود.)

وظیفه پلیس چی بوده ؟ ظاهرا آمنه قبل از اسید پاشی به پلیس مراجعه میکند و مشکل و تهدید مجید موحدی را در میان میگذارد پلیس در جواب می گوید تا زمانی که اتفاق نیفتاده ما نمی توانیم کاری بکنیم. یعنی برو اسید که پاشید بیا شکایت کن !!!!
جای تاسف دارد که به پلیس یاد ندادیم که علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.  ای کاش پلیس بلافاصله این خانم را تحت نظر میگرفت و بلا فاصله مجید موحدی را می خواست بیاد توضیح بخواهد که چرا چنین تهدیدی را کردی آیا اگر چنین اتفاقی بیفتد از عواقب آن خبر داری؟ اگر چنین کاری انجام دهی خودت هم نابود خواهی شد و ایشان را اگاه میکرد و بزرگتر مجید را در جریان میگذاشت که این جوان و دختر بیگناه دچار مشکل نمیشدند  و بلافاصله این اتفاق از قبل از وقوع  جلو گیری میشد. و دو خانواده درگیر نمی شدند.

من همدردی خودم را با این خانواده اعلام میکنم.

من به همه جوانان توصیه میکنم در مراحل زندگی خود قبل از هرکاری بفکر عواقب آن باشید.